معماران معروف

فرانک اون گهري Frank Gehry:

در تورنتو کانادا متولد شد. نام مذهبي اش ابراهيم بود و محض خنده او را ماهي (fish) صدا مي کردند. بلافاصله پس از جنگ دوم جهاني کانادا را ترک کرد و با خانواده اش در لوس آنجلس اقامت گزيد، آن هم نه در يک خانه ي ويلايي واقع در حومه سرسبز شهر که در مرکز شهري با تراکم جمعيت بالا و خطرناک.

……………………………………………………………………………………

در کاليفرنيا نام خانوادگي اش را از گلدبرگ تغيير داد و تا اندازه اي با محيط سينمايي درخشان هاليوود آشنا گرديد.او همچون اردکي بيرون از آب است. در اين هنگام خانم آنيتاسنايدر با درآمدي معمولي براي تامين مخارج زندگي مستقل خويش با او آشنا گرديد و ازدواج کرد و در يافتن مسيري براي زيستن با فروتني به کمک وي شتافت. بدين طريق گهري توفيق يافت که در دانشگاه کاليفرنياي جنوبي ثبت نام نمايد. او در ابتدا هنر را انتخاب نمود سپس با تغيير رشته تحصيلي  در معماري فارغ التحصيل شد. کمي بعد، حين خدمت سربازي در جورجيا پروژه هايي را مطابق الگوهاي معمار معروف به نام رايت طرح کرد و آثار کوچکي را با استفاده از باقي مانده ابزار ساده اي که طي دوران نوجواني اش در مصالح فروشي پدر بزرگش مي فروخت به مرحله اجرا رسانيد. اينک همکاري با ويکتور گروئن را آزموده بود کسي که با ورود به لوس آنجلس مشي خبرگاني از وين را چون شيندلر و نيترا تعقيب مي کرد.

گروئن که در دفتر معماري آبرومند و معتبر خود عمليات اجرايي صدها طرح را برنامه ريزي نموده است به معمار جوان پيشنهاد مي کند که پس از دوران سربازي معماران دهه پنجاه را در زمينه شهرسازي مورد مطالعه و بررسي عميق قرار دهد.

گهري  پدر دو دختر در دانشکده طراحي هاروارد است در نوستون کاري نمي يابد.کار دو سال ادامه مي يابد اما براي گذر از حالت سکون وشرايطي که دورنماي پيشرفتي اندک را نشان مي دهد به همراه تمامي اعضا خانواده به پاريس نقل مکان مي نمايد.

براي يک سال نزد معمار آندره موند کار مي کند و مدتي را نيز در سفر مي گذراند. با آخرين دو اثر لوکوربوزيه آشنا مي شود. لاتورت و مخصوصا رون شام که همراه با کليساهاي رومني فرانسوي و آلماني به مجموعه درسهاي فراگرفته اش وارد مي شوند. بازگشت او به لوس آنجلس تحولي بزرگ به شمار مي آيد. يک دفتر معماري به نام خودش باز مي کند. کارهايش تقريبا به زودي قابل توجه و با کيفيت عالي مي شوند. ساختمانها در شروع از مشخصه هاي کليدي سبک معماري رايت برخوردارند هر چند که در آنها نشانه هايي از آثار برادران گرين و شيندلر نيز مشاهده مي شوند. مغازه ها، تفکيک زمين ها، پروژه هاي مسکوني، دفاتر و تاترهاي سرباز که تقريبا مشتمل بر سي طرح اجرا شده مي باشند. کوششي که به نحوي شايان مورد استقبال گروه حرفه اي آمريکا واقع شد چنانکه در شمار اعضاي AIA قرار گرفت.

فرانگ اون گهری

دانزيگر Danziger:

به مثابه مينيمم احجام بسته در شهر و ديوس Davis نمايان گر درکي ديناميکي از فرم ذوزنقه.

با استفاده از کارتن فشرده مبل ساخت. عملي که در آن هنگام فقط مي توانست بر حضور بستر دروني آزادي براي تجزيه طرحي راديکال دلالت نمايد.مدتي کوتاه در موسسه معماري کاليفرنيا جنوبي SCI تدريس نمود جايي که در پراکندگي شهر منطقه اي لوس آنجلس داراي نيروي پيش برنده خواهد شد اما نقش استادي اش جنبه فرعي و موقتي دارد و قريحه هاي گفتاري او مسحور کننده نيستند.

با وجود جا افتادگي دفتر کارش که تعداد همکارانش زیاد بود ” زندگي خصوصي اش چندان خوب نيست ” و ميلتون و کس لر هنرمند روان کاو شخصيتي که گهري را مجذوب خويش ساخته احتمالا ياري اش مي کند مفهوم چگونگي مبارزه زندگي در سطحي بالاتر را دريابد. در پي ده سال جدايي از آنيتا با برتا ايزابل ( Bertha Isabel ) ازدواج مي کند و اجراي خانه اي را که براي زندگي جديد تدارک ديده اند به پايان مي رساند.

خاطره اش زنده شد. شايستگي خانه مزبور در بازگشت به گذشته بيش از يک قرن پيش است. فراخواني خانه سرخ که جواني به نام وب ( Webb ) براي ويليام از ارزشهاي افزايي در کارهاي دستي و بعد به قراري ارتباط با صنعت و به کارکرد گرايي باوهاوس ره خواهد يافت. در خانه برشمرده که در ناحيه ويلايي حومه شهر قرار دارد براي نخستين بار و به طور ريشه اي با جدا سازي ميان اشراف و مردم و فاصله فرهنگ امتيازمند و عام و تقسيم بندي طبقات فرهيخته تحصيل کرده و معمولي مبارزه مي شود.

طراح به يک پي ريزي دوباره مي نگرد. يک ” پايه صفر ” که از نظر نيرو و شدت قابل مقايسه است با لويي کان ( Louis Kahn ) در سي سال پيش در رم.هر دو گر چه گر چه در شرايطي کاملا متفاوت به سر مي برند در آستانه پنجاه سالگي از معماري سوداگر فاصله مي گيرند تا بدين وسيله براي تحقيقي دليرانه به معماري به مثابه هنر وصل گردند آن هم نه از نوعي که امروزه در شبکه دام هاي ” خود ” مرسوم است. ويژگي سفرهاي خلاق در گهري برابري معادله ” معماري نو = خانه نو ” را به اثبات رسانيده است.

مايكل گريوز:

معمار آمريكايي در سال 1934 ميلادي در ايندياناپليس متولد شد. تحصيلات معماري خود را در دانشگاه سين سيناتي و هاروارد گذراند و در سال 1960 جايزه رم به او تعلق گرفت. در همان سال وارد آكادمي آمريكايي رم شد و به‌عنوان عضو هيات امنا در آكادمي مشغول به كار شد. مايكل گريوز پس از كسب افتخارات و جوايز بسيار جزو گروه معماران پركار قرن بيستم محسوب مي‌شود. وي با طرح و ساخت بالغ بر 55 ميليون متر مربع ساختمان در قرن بيستم و موفقيت‌هاي بسيارش جايزه مدال طلايي قرن را از آن خود كرد. هرچند كه مايكل گريوز در جواني و دهه 70 ـ 60 جزو 5 آرشيتكت نيويورك، بيانيه‌اي بر اصول معماري مدرن صادر كرد، با اين حال يكي از شاخص‌ترين معماران پست مدرن قرن بيستم به شمار مي‌رود. گريوز اهل ايندياناپليس از شهرهايي كه ريشه در تاريخ آمريكا دارد است. سرخپوستان آمريكايي و قبل از آن قبايل آزتك و مايا (نياي سرخپوستان) در آن شهر و ايالت زندگي مي‌كرده‌اند. هرچند كه محل اصلي آنها در آمريكاي مركزي بوده است ولي وجود فرم‌ها و روحيه سرخپوستي در آن شهر به‌شدت بر فرم‌هاي معمار آمريكايي مايكل گريوز تاثيرگذار بوده است. حجم‌هاي معماري و جزئيات ساختمان‌ها، تناسبات و تيزي‌هاي برخي از بام‌هاي ساختمان‌هاي گريوز نمادي از اشكال سرخپوستي دارد.

ولي هنر ذاتي و روحي گريوز است كه تركيبات صحيحي از عوامل محيطي را به‌كار مي‌گيرد. هرچند، پس از مدتي كه وي مورد تمجيد و تقدير قرار گرفت، در بعضي از معماري‌هايش مزاح كرد. با اين حال كل معماري‌اش را همچنان جدي و دقيق طرح و اجرا كرد. جزئيات معماري او بسيار پركار و دقيق است. عناصر معماري داخلي‌اش به‌شدت تحت تاثير حجم‌ها و كليات قرار دارند. آنچه همواره اشاره كرديم كه “كل ثابت“ در تمامي تفكرات معماران حرفه‌اي آنان را به تئوري و فرضشان متعهد و وفادار مي‌كند، در گريوز به وضوح ديده مي‌شود. صندلي‌هاي گريوز دقيقاً از جزئيات تاريخي و پست مدرن پيروي مي‌كند و كليه خطوط معماري وي در طرح صندلي‌هايش ديده مي‌شود. راحتي نشستن بر صندلي‌هاي گريوز همچون فضاهاي معماري‌اش آرام و قابل قبول مي‌نمايد. رنگ در معماري‌اش از عوامل تعيين كننده به حساب مي‌آيد كه در جزئيات و عناصر معماري داخلي‌اش نيز عيناً ديده مي‌شود.

مايكل گريوز

فرشيد موسوي:

در شهر شيراز متولد شد و به عنوان دانشجوي معماري در دانشگاه داندي (Dundee) بريتانيا پذيرفته شد. بعد از اتمام تحصيل در دانشگاه داندي و يک سال کار در کارگاه ساختمان رنزو پيانو در جنوا، مشغول به تحصيل در مدرسه معماري بارتلت در کالج لندن شد. او در هنگام تحصيل براي کسب مدرک کارشناسي‌ارشد معماري در دانشگاه هاروارد، آلخاندرو زائرا پولو، شوهر و همکار آينده خويش را ملاقات کرد.

اين دو جوان هدف مشترکي داشتند و براي رسيدن به آن سخت تلاش مي‌کردند و آن چيزي نبود جز بيرون کشيدن مباحث و طرح‌هاي آوانگارد از برج‌هاي عاج مدارس معماري. موسوي از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصيل شد و همکاري با زائرا پولو در دفتر کولهاس (Rem Koolhaas) رتردام را آغاز کرد. بعد از دو سال همکاري، آن‌ها با يکديگر ازدواج کرده و «دفتر معماري خارجي» (FOA) در لندن را راه‌اندازي کردند. آن‌ها در هنگام تاسيس اين شرکت، براي تدريس در انجمن معماري در آن شهر به سر مي‌بردند. اين زوج معمار بعدها در دانشگاه‌هاي پرينستون، يو.سي.ال.اي و کلمبيا در امريکا نيز به تدريس معماري پرداختند. FOA در مسابقه بين‌المللي طراحي فرودگاه بين‌المللي يوکوهاماي ژاپن شرکت کرد و برنده نهايي آن شد.

فرشيد موسوي و زائرا پولو بعد از زوج رنزو پيانو و ريچارد راجرز که بيست سال قبل برنده مسابقه‌اي در اين سطح شده بودند، جوان‌ترين معماراني بودند که توانسته بودند در سطح بين‌المللي اينچنين بدرخشند.

اولين پروژه‌اي که توسط FOA به اتمام رسيد ساخت رستوران بلگو در بيشه لدبروک شهر لندن بود.هفت سال بعد از برنده شدن طرح فرودگاه يوکوهاما توسط فرشيد موسوي و شوهرش، ساخت اين بناي مهم به پايان رسيد و شرکت آن‌ها براي معرفي معماري انگلستان در بي‌ينال معماري ونيز توسط کنسولگري بريتانيا انتخاب شد که مصادف بود با انتخاب خانم موسوي به عنوان پرفسور آکادمي هنرهاي زيباي وين. سال. افتتاح پارک آوديتوريوم در ميدان فرهنگ‌هاي بين‌المللي در بارسلونا، نمايشگاهي از کارها و طرح‌هاي شرکت در انستيتوي هنرهاي مدرن در لندن، برگزيده شدن به عنوان يکي از معماران مناقصه المپيک  لندن و برنده شدن طراحي ساختمان جديد موسيقي و تئاتر BBC در وايت سيتي لندن از موفقيت‌هاي بي‌شمار آن‌ها  بود.

FOAبه سرپرستي خانم موسوي و آقاي پولو طرح‌هاي بسيار زيادي را به اتمام رسانده و يا در حال اجرا دارد که از جمله‌ آن‌ها مي‌توان از انتشارات دالنيوک در شهر کتاب کره ‌جنوبي، ساختمان تئاتر شهرداري توربيخا در اسپانيا، مجتمع اومرانيه در استانبول، مجتمع مسکوني کارابانچل در مادريد، مرکز تکنولوژي بارسلونا، دپارتمان جان لوييز، کالج طراحي ريونزبورن و ساختمان سه‌گانه EC3 در انگلستان، انستيتوي پزشکي قانوني مادريد و برج مسکوني دورانگو در اسپانيا نام برد.

طرح‌هايي که آن‌ها ارائه مي‌دهند اين حس را به انسان القا مي‌کند که گويي يک جراح پلاستيک پوسته زمين را در اختيار گرفته و به آن شکل مي‌دهد. ساختمان‌ها به مناظر و مناظر به ساختمان‌ها تبديل مي‌شوند و انسان و طبيعت يکديگر را در آغوش مي‌گيرند. شايد همين نگرش به معماري باشد که FOA را به يکي از خلاق‌ترين و مهم‌ترين شرکت‌ها در زمينه طراحي ‌شهري و معماري مناظر در جهان بدل ساخته و جوايز بسياري را براي آن‌ها به ارمغان آورده است؛

شايان ذکر است که خانم موسوي در رقابت برگزارشده براي طراحي سينما آزادي  نيز با طرحي بسيار جالب و تاحدي شبيه به ساختمان جعبه موسيقي BBC، شرکت کرد که البته برنده آن مسابقه شناخته نشد.

فرشيد موسوي استاد بخش معماري دانشگاه هاروارد است. او اين رشته را در دانشگاه هاي GCD، کالج لندن، داندي و مدرسه معماري بارتلت تدريس مي کند. پيش از تاسيس دفتر معماري خارجي همراه با آلخاندرو زارا يولو در لندن، موسوي مسووليت طراحي ساختمان رنزوپيانو در جنوا و اداره دفتر معماري کلان شهر روتردام را نيز بر عهده داشت.

با توجه به اينکه موسوي استادي متعهد و بسيار برجسته است در دانشگاه هاي UCLA، کلمبيا، پرينستون و چند مدرسه معماري ديگر در اروپا به عنوان ناظر فعاليت مي کند.

خانم موسوي در اتحاديه معماري لندن مشغول به تدريس بود و در اين مدت رياست موسسه معماري فرهنگستان هنرهاي زيبا در وين را نيز بر عهده داشت. علاوه بر سرپرستي اين فرهنگستان فرشيد موسوي در اين موسسه به تدريس نيز مشغول بود.

شرکتي که فرشيد موسوي در لندن تاسيس کرده و به نام دفتر معماري خارجي (FOA) مشغول به فعاليت است به عنوان يکي از برجسته ترين و خلاق ترين شرکت هاي معماري در طراحي هاي شهري و چشم اندازها در سراسر جهان به حساب مي آيد. اين شرکت تا به حال پروژه هاي بين المللي زيادي در نقاط مختلف جهان اجرا کرده است که اکثر آنها نامزد کسب جايزه هاي بين المللي در طراحي بوده اند.

از اين طراح ها مي توان به گذرگاه دريايي يوکوهاما در ژاپن، پارک بزرگ بارسلونا همراه با تالارهاي کنفرانس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننيگن هلند، ساختمان پليس بزرگ بارسلونا همراه با تالارهاي کنفراس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننيگن هلند، ساختمان پليس در لاويلا يوياسا اسپانيا و غرفه نمايشگاه صادرات بين المللي اسپانيا اشاره کرد.

از طرح هاي در دست احداث FOA هم مي توان از ساختمان تئاتر تروديا (در اسپانيا) مرکز فن آوري لوگو ونو و مرکز اسکان اجتماعي مادريد نام برد. FOA در کشورهاي ديگر هم طرح هايي در دست ساخت دارد. ساختمان اصلي ناشران در پاجو کره جنوبي، مرکز جديد موسيقي BBC در لندن، دانشگاه هنر و طراحي در انگلستان و دفاتر کار مختلف با مقياس بزرگ در هلند از طرح هاي هستند که توسط FOA در حال اجرا و ساخت مي باشند.

لودويگ ميس ون در روهه:

در کنار والتر گروپيوس و لو کوربوزيه به عنوان استادان پيشرو در معماري مدرن شناخته مي‌شوند. ميس مانند بسياري از معاصران خود به دنبال بنا نهادن يک سبک معماري بود که نمايانگر عصري جديد باشد درست مانند کاري که سبک‌هاي معماري کلاسيک و معماري گوتيک براي زمان خود انجام دادند. او يک سبک معماري قرن بيستمي تأثيرگذار را خلق کرد که داراي صراحت فراوان و سادگي بود. در ساختمان‌هاي کامل ساخته شده، او از مصالح جديدي مانند فولاد صنعتي و صفحات شيشه‌اي براي تعريف فضاهاي داخلي استفاده کرده است. او تلاش کرد که به سمت نوعي از معماري برود که داراي حداقل چارچوب ساختماني باشد و داراي يک تعادل در مقابل آزادي ضمني جريان آزاد فضاهاي باز باشد. او ساختمان‌هاي خود را معماري «پوست و استخوان‌ها» مي‌ناميد. او در جستجوي يک روش منطقي بود که باعث هدايت فرايند خلاق طراحي معماري شود. او بخاطر استفاده از کلمات کوتاه «کمتر بيشتر است»و «خداوند در جزييات است»شهرت دارد.

وي در آمريکا و بخصوص در مؤسسه فناوري ايلينوي آمريکا آثار مهمي از خود بر جاي گذاشت.

میس وندروهه